سومین کنگره بینالمللی بزرگداشت علامه مصباح یزدی(ره) برگزار شد
[ad_1]
خبرگزاری موج
، حجتالاسلام والمسلین غلامرضا فیاضی عضو هیات امناء موسسه امام خمینی(ره) امروز شنبه ۹دیماه در کنگره سومین بزرگداشت مرحوم علامه مصباح یزدی که در سالن سران اجلاس برگزار شد، طی سخنانی او گفت: چهار نظریه درمورد حقیقت انسان وجود دارد، یکی نظر صدرالمتاهلین که نظر عامه مردم هم است که حقیقت همه انسانها یکی است. این نظر قرنها در فکر دانشمندان و امروز بر عامه مردم حاکم است.
عضو هیات امناء موسسه امام خمینی(ره) افزود: نظریه دیگر را ملاصدرا در کتابهای فلسفی نقل کرده که انسانها در اغاز پیدایش یک حقیقت دارند اما به علت این که حاضر مختار است و در وجود او لشکریان عقل و جهالت وجود دارد، انسان با حیوانات در ادراکات، انفعالات و لذایذی مشرک است اما انسان یک حقیقی دارد که قرآن از آن به فطرت الهی تعبیر میکند، یعنی نوعی ساختار اختصاصی انسان است. انسان می تواند قوای حیوانی در وجود خود حاکم یا فطرت خود را بیدار کند.
حجت الاسلام فیاضی با گفتن این که هنگامی انسان به سن رشد و تعقل رسید اگر زندگی خود را بر پایه عقل تنظیم کند و همه قوای حیوانی را مسخر نیروی عقل قرار دهد، نشان از اختیار او دارد، خاطرنشان کرد: در اختیار انسان است که قوای عقل یا جهل در وجود او حاکم باشد. زیاد تر انسان ها افرادی می باشند که عقل در وجود آنها در خواب است و کم می باشند افرادی که فطرت الهی در وجود آنها زنده باشد و آنها از جمله استثناء های سوره عصر می باشند، آنجا که خداوند می فرماید »همه انسانها اندوخته از کف می دهند بدون آنکه در روبه رو چیزی به دست آورند مگر افرادی که ایمان دارند و همه کارهای خوب را انجام می دهند».
او همین طور گفت: انسان وقتی میتواند همه کارهای خوب را انجام دهد که مطابق شرح چهل حدیث امام راحل هنگامی از خواب بیدار میبشود بگوید خدایا من میخواهم بنده تو باشم، از خداوند توفیق شکرگزاری داشته باشد و جستوجو کسب رضای الهی باشد. این چنین شخصی در هر عمل خود تامل می کند که اگر مرضی خداوند است آن را انجام داده یا ترک کند. مطابق فرمایش قرآن کریم آنها رستگاران می باشند. آنها خود را به خداوند فروختند و در روبه رو اراده خداوند از خود ارادهای ندارند.
عضو هیات امناء موسسه امام خمینی(ره) با گفتن این که یکی از افرادی که زندگی خود را مطابق دستورات و رضایت الهی تنظیم کرده می بود و در این راه چیزی مانع او نبوده است علامه مصباح یزدی می باشند، اظهار کرد: هنگامی از امام راحل و آیتالله بهجت نصیحت میخواستند می فرمودند که دقت داشته باشید که عالم محضر خداوند است و ما باید ادب این محضر را مراعات کنیم. این استادان هم خود مقید بودند و شاگردانی همچون مصباح یزدی پرورش کردند که مقید بودند.
حجتالاسلام والمسلمین فیاضی با گفتن این که اشخاصی همچون علام یزدی انسانهایی می باشند که با انسانهای دیگر تفاوت جوهری دارند. ابراز کرد: ملاصدرا انسانها را به چند گروه در دسته فرشتگان، شیاطین و درندگان و بهائم تقسیم می کنند. از نظر ملاصدرا حقیقت انسان از همان اغاز تفاوت اشکار می کند. امام راحل در تکمیل سخن ملاصدرا میفرمایند «انسان هایی می باشند که بالاتر فرشتگان قرار می گیرند، آنها هنگامی به معراج میروال جبرئیل از آنها باز میماند و جلوتر نمیتواند برود». برخی بالاتر از ملائکه می باشند و برخی هم از هر جانوری پست تر می باشند. امروز سران استکبار کمتر از حیوانات می باشند که غده سرطانی همچون اسرائیل را در کشورهای اسلامی قرار داده و با همه وجود از او و هر جنایت های او حمایتمی کنند.
وی در آخر خاطرنشان کرد: خوش به حال آنان که از تجارت خانه دنیا درست منفعت گیری کردند، امید که در دوران ریزش ها و رویش های کیفی ما جزو رویش های باشیم. خداوند در قرآن کریم می فرماید «ی پیامبر ما به اصحاب خود بگو که اگر شما از دین خارج شوید خداوند زیان نمی کند بلکه شما زیان می کنید چون خداوند در آینده قومی را خواهد آورد که خداوند آنها را دوست دارد و آنها هم خداوند را دوست دارد»، از پیامبر(ص) سوال کردند آنها چه افرادی می باشند پیامبر(ص) دست بر شانه سلمان گذاشتند که از قوم ایشان می باشند.
بیانات مرحوم مصباح در مسائل اجتماعی سیاسی و حتی خانوادگی و فردی راه گشا می بود
در قسمت فرد دیگر از این مراسم حجت الاسلام مجتبی مصباح یزدی -فرزند مرحوم مصباح یزدی- اظهار کرد: سومین کنگره بزرگداشت مرحوم علامه مصباح را برگزار میکنیم آن طوری که مقام معظم رهبری فرمودند تکریم آن مرحوم نشان دادن مصداق و الگوی با لیاقت است. او گفت: رهبر معظم انقلاب این چنین فرمودند «زنده نگاه داشتن یاد آن مرحوم معارفه آثار و مبانی فکری است»، ایشان وقتی که در بین ما بودند افراد برای از بین بردن مشکلات فردی و اجتماعی به آن مرحوم مراجعه می کردند و بیانات ایشان در مسائل اجتماعی سیاسی و حتی خانوادگی و فردی راه گشا می بود.بعضی اوقات برای یک دانشجو ساعتها زمان می گذاشت و از تشریفات اجتناب داشت.
مطلب سید حسن نصرالله به سومین کنگره بزرگداشت مرحوم علامه مصباح
در قسمت فرد دیگر از این مراسم مطلب سیدحسن نصرالله توسط حجت الاسلام مجتبی مصباح یزدی -فرزند مرحوم علامه مصباح یزدی- قرائت شد، متن این مطلب به شرح ذیل است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِیهِمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَمَن یَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ (سوره ممتحنه، آیه ۶)
السلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
خاندان گرامیِ دانشمند جهانِ اسلام و اندیشه انسانی، علامه اندیشمند، شیخ محمدتقی مصباح یزدی (رضوان الله علیه)
سروران؛ دانشمندان، پژوهشگران وشرکتکنندگان در سومین همایش بینالمللی گرامیداشت یاد آن شخصیت بزرگ علمی،
مدیر و اعضای محترم ستاد برگزاری سومین سالگرد ارتحال علامه اندیشمند مصباح یزدی (قدّس سرّه)
با سلام بر همه شما و آرزوی قبولی اعمالتان در درگاه خداوند متعال
ما معتقدیم که نشاندادن میراث آن شخصیت بزرگ و فقید که دربردارنده دانش زیاد، روشنگریهای معرفتی درخشان و راه حلهای نوین در سطح تعداد بسیاری از علوم است، امانتی بر دوش علما، پژوهشگران و جویندگان حقیقت است.
این کار، تنها زندهنگهداشتن فکر ایشان نیست؛ بلکه خدمتی بزرگ نیز به امت مشتاق اندیشه صاف و زلال او و به خصوص نسلهای جوانی است که آن شخصیت بزرگ با روش و جریان معرفتیاش جذب کرد؛ تعداد مقداری از علما در عصر حاضر ما به این اتقان رسیدهاند!
حقیقت این است که ایشان به لحاظ معرفتی و سلوکی، سرمشقی تابناک و گیرا در بزرگترین و مقدسترین امور برای دانشمندان و نسلهای گوناگون به وجود آورد تا دین را پشتیبانی کرده، از آن دفاع کند و برای ظهور اماممان حضرت مهدی -عجّلاللهتعالیفرجهالشریف– عرصهسازی کند.
همانا ایشان در تاریکی و ظلمات افکار، برای ما مصباح و صبح نورافشان؛ و در گرما و خشکی دلها، بارانِ ریزان می بود. هنگامی که تعداد بسیاری از رهپویان حق بر کرانههای ساحل معارف آفاقی و انفسی در جستوجوی حق و حقیقت بودند، ایشان از اعماق این دریا گوهرهای حکمت و گلچینهای معرفت را استخراج و در سلوک خود نقشه راه وصول به حق را تفسیر میکرد.
او به خِرَدها زندگی بخشید تا با معرفت بدرخشند؛ و به جانها حیات عطا کرد تا با اسایش سرمست شوند. گویا به او سپرده شده می بود که افقهای دوردست را به طوری فراخوانَد که در پیش چشم و عقل همچون امری بدیهی تحقق یابد؛ و به همین علت، زمان نگرانی، شک، سرگردانی و انسداد افقهای پیش رو به سراغش میآمدند.
ما معتقدیم که امروز نیز ایشان همچون قبل پاسدارِ نظر بر دروازه دژ اسلام، حامل شمشیر کلمه و زرهِ مطمعن به خدا و دارای نشان یقین و دریایی از عطوفت، پدری و هدایتاند.
زندگی ایشان تجسمِ سلوکیِ مکارمِ اخلاق و رسالتهای انبیا می بود؛ و با گفتار و کردار خود درسهای بزرگی از ذوب شدن در ولایت و ولیّ داد؛ و راهنمایی به سوی ولایت و سپری برای آن می بود. در پشتیبانیرساندن به ولایت پایمیفشرد و همه کوششهای با برکت و پاکش را در پابرجاکردن راه ولایت و ریشهدار کردن آن در جان مؤمنان بهکارمیگرفت.
بیشک با رحلت بزرگان، امت حس یتیمی میکند و دست به دامنِ میراث پرفیض آنها میبشود تا قدری از عطر پدریشان را جانشین کند؛
اما در لبنان رحلت ایشان در بین ما اثری عمیق تشکیل کرد و ما را به سوگی مضاعف نشاند؛ از یک سو با خسارت از دست دادنِ فکر پویا، حکمت متعالیه، پناه، ملجأ و مرجع؛ و از نظر دیگر، با خسارت ازدستدادن دقت، عطوفت، پدری، خیرخواهی و دعایش برایمان.
قطعاً میراث بزرگی که ایشان از خود بر جای گذاشتند -که میراثی ژرف و گزیده در معارف است- بهوجودنمیآمد، اگر اخلاص و صفای ایشان و عنایت و توفیق خدای متعال برای خدمت به بندگان و اولیاءش نبوده است.
ما از چشمه جاری تشکیل فکریِ ایشان سیراب شدیم؛ ابتدا از نخستین آثار ایشان؛ از کتبش در خداشناسی و یاد او و رهتوشه و به سوی او. با آثار ایشان به سوی شناخت کیهان و انسان و راه و راهنما و قرآن و اخلاق رهسپار شدیم؛ سپس در اعماق جامعه و تاریخ و جنگ و جهاد و امامت و ولایت و شفای روح و اسفار و نهایه الحکمه و آموزش فلسفه و دروس فلسفه و چکیده چند او گفت و گو فلسفی سِیر نمودیم.
در پندهای الهی، ایشان حقیقتاً موعظهای رسا می بود. کتابهای ایشان راهنمای ما شد که چطور از جام کوثرش بنوشیم؛ و چهسان خود را در معرض خورشید ولایت قرار دهیم. او خودشناسی برای خودسازی را به ما شناساند و با نگاهی ژرف، بر انقلاب اسلامی و ریشههای آن پرتو افکند. او ما را گِرداگرد جوانان پرسشگر، و سوالها و جوابها بُرد، ما را در سفر به سرزمین هزار آیین همراهساخت و همراهش با تماشای فرزانگی و فروزندگی پهلو گرفتیم.
او ایناین چنین می بود و این درخت پربار که هر زمان میوۀ خود را به اذن پروردگارش میدهد و این سایهسار باشکوه که ما از آن منفعت میبریم و به آن تکیه میکنیم، باقیخواهد ماند.
مقاومت اسلامی در لبنان مورد دقت، خواست، دعا و آرزوهایشان می بود؛ چراکه ایشان فهمیدنکردهبودند که مقاومت تنها گزینه برای پایداری امت و دستیابی آن به عزت و آزادی مقدساتش است.
ای کاش او اکنون در بین ما حاضر می بود، تا با چشم خود پیروزیها و قهرمانیهای کمنظیر مقاومت در فلسطین را میدید و با مشاهدۀ ناکامی و خواری آشکاری که صهیونیستها در غزۀ نستوه به آن تن دردادند، جان پاکش اسایش مییافت.
در آخر، عهد میبندیم با آنچه خواست و به آن خواند؛ اخلاص و استقامت در راه ولایت.
و الحمدلله رب العالمین
۱۱ جمادی الثانی ۱۴۴۵ ه.ق.
[ad_2]
منبع