شناخت کامل دعای کمیل + متن کامل و ترجمه_دانشجو

شناخت کامل دعای کمیل + متن کامل و ترجمه

[ad_1]
به گزارش دانشجو


به گزارش

خبرگزاری موج


، دعای کمیل یکی از دعاهای پر فضیلت و معتبری که عشق بین بنده و پروردگار را روایت می کند و در آن انسان به هر ریسمانی چنگ می زند تا گناهانش آمرزیده شود و محبت خداوند را جلب کند. دعای کمیل برای رهایی از شر دشمنان، گشایش روزی و آمرزش گناهان مزایا تعداد بسیاری دارد. این دعا را حضرت علی(ع) به کمیل بن زیاد نخعی آموزش کرده است.

سیدبن طاووس از شیخ طوسی رحمه الله علیه در کتاب مصباح المتهجد روایت کرده است: در شب نیمه شعبان، کمیل بن زیاد دیده است که علی بن ابیطالب در حال سجده، این دعا را خوانده است.

 

کمیل که می بود؟

کمیل بن زیاد بن نهیک نخعی از قبیله نخع، از تابعین اصحاب پیامبر اکرم(ص) و از یاران خاص امام علی (ع) و امام حسن (ع) است.کمیل تا ۱۸ سالگی خود را در دوران پیامبر گذراند و یکی از افرادی است که در اولین روزهای خلافت حضرت علی(ع) با او بیعت کرد.

او در جنگ صفین وجود داشت. برخی افراد کمیل را صاحب سرّ امیرالمومنین (ع) نیز می دانند. او در سال ۸۲ق به دستور حجاج بن یوسف ثقفی کشته شد.

آخرین اخبار ورزشی ,فرهنگ وهنر ,تکنولوژی و اقتصادی را در دانشجو دنبال کنید.

دعای کمیل را او از امام علی (ع) روایت کرده است، به همین علت به دعای کمیل مشهور شده است.

 

زیاد تر بخوانید:

دانلود دعای کمیل صوتی سید مهدی میرداماد / متن دعای کمیل با ترجمه

دانلود دعای کمیل صوتی محسن فرهمند/ متن دعای کمیل با ترجمه

 

زمان مناسب برای خواندن دعای کمیل

با دقت به حرف های سید بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال زمان قرائت دعای کمیل، نیمه شعبان و شب جمعه است؛ و در ایران نیز رسم بر این است که شیعیان این دعا را در نیمه شعبان و شب های جمعه در مکان های مذهبی به طور جمع می خوانند.

 

ثواب خواندن دعای کمیل

سید بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال سپس از این که کلام شیخ طوسی در مصباح المتهجد را می آورد، روایت فرد دیگر را نقل می کند که کمیل بن زیاد می گوید:

روزی با مولای خود، امام علی (ع) در مسجد بصره نشسته بودم و جمعی از اصحاب حضرت هم وجود داشتند. از حضرت سوال شد که معنی این آیه که خدا می فرماید:« فِیهَا یفْرَقُ کلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ» چیست؟

حضرت فرمودند:آن شب نیمه شعبان است. سوگند به فردی که جان علی در دست قوت اوست هیچ بنده ای نیست جز این که همه آنچه بر او از نیکی و بدی می گذرد، در شب نیمه شعبان برایش تقسیم می شود تا آخرسال او. هر بنده ای که آن شب را به عبادت احیا کند و دعای حضرت خضر را بخواند، دعای او مستجاب می شود.

کمیل می گوید:هنگامی که حضرت به منزل خود رفتند، زمان شب به خدمت آن بزرگوار رسیدم.

حضرت فرمودند:برای چه کاری آمدی؟ عرض کردم به طلب دعای خضر آمده ام.

امیرالمومنین فرمود: ای کمیل، اگر این دعا را نگه داری کردی هر شب جمعه یا در هر ماه و یا سالی یکبار و یا لااقل در همه عمر یک مرتبه بخوان تا امور تو کفایت شود. خداوند تو را پشتیبانی می کند، روزی تو زیاد می شود و یقیناً از مغفرت هم محروم نخواهی شد. ای کمیل، مدتی که تو با ما مصاحب هستی، جهت شده که تو را به این چنین نعمت و کرامتی سرافراز گردانم. ای کمیل بنویس:اللهم انی اسئلک برحمتک….

 

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ ءٍ وَ بِقُوَّتِکَ الَّتِی قَهَرْتَ بِهَا کُلَّ شَیْ ءٍ وَ خَضَعَ لَهَا کُلُّ شَیْ ءٍ وَ ذَلَّ لَهَا کُلُّ شَیْ ءٍ وَ بِجَبَرُوتِکَ الَّتِی غَلَبْتَ بِهَا کُلَّ شَیْ ءٍ وَ بِعِزَّتِکَ الَّتِی لاَ یَقُومُ لَهَا شَیْ ءٌ وَ بِعَظَمَتِکَ الَّتِی مَلَأَتْ کُلَّ شَیْ ءٍ وَ بِسُلْطَانِکَ الَّذِی عَلاَ کُلَّ شَیْ ءٍ وَ بِوَجْهِکَ الْبَاقِی بَعْدَ فَنَاءِ کُلِّ شَیْ ءٍ وَ بِأَسْمَائِکَ الَّتِی مَلَأَتْ (غَلَبَتْ) أَرْکَانَ کُلِّ شَیْ ءٍ وَ بِعِلْمِکَ الَّذِی أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذِی أَضَاءَ لَهُ کُلُّ شَیْ ءٍ

خدایا از تو خواست می‌کنم، به رحمتت که همه چیز را فرا گرفته، و به نیرویت که با آن بر هر چیز چیره گشتی و در برابر آن هر چیز فروتنی نموده و همه چیز خوار شده و به جبروتت که با آن بر همه چیزی فائق آمدی و به عزّتت که چیزی در برابرش تاب نیاورد و به بزرگی ات که همه چیز را پر کرده و به پادشاهی ات که برتر از همه چیز قرار گرفته، و به نمود ات که بعد از نابودی همه چیز باقی است و به نامهایت که پایه‌های همه چیز را انباشته و به علمت که بر همه چیز احاطه نموده، و به نور ذاتت که همه چیز در پرتو آن تابنده گشته.

 

یَا نُورُ یَا قُدُّوسُ یَا أَوَّلَ الْأَوَّلِینَ وَ یَا آخِرَ الْآخِرِینَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدُّعَاءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلاَءَ‌

ای نور،‌ای پاک از هر عیب،‌ای اغاز هر اغاز، و‌ای آخر هر آخر، خدایا! بیامرز برای من آن گناهانی را که پرده حرمت را می‌درد، خدایا! بیامرز برای من آن گناهانی را که کیفر‌ها را فرو می‌بارند، خدایا! بیامرز برایم گناهانی را که نعمت‌ها را دگرگون می‌سازند، خدایا! بیامرز برایم آن گناهانی را که دعا را باز می‌دارند، خدایا! بیامرز برایم گناهانی که بلا را نازل می‌کند.

 

اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطِیئَهٍ أَخْطَأْتُهَا اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِذِکْرِکَ وَ أَسْتَشْفِعُ بِکَ إِلَى نَفْسِکَ وَ أَسْأَلُکَ بِجُودِکَ أَنْ تُدْنِیَنِی مِنْ قُرْبِکَ وَ أَنْ تُوزِعَنِی شُکْرَکَ وَ أَنْ تُلْهِمَنِی ذِکْرَکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ سُؤَالَ خَاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خَاشِعٍ أَنْ تُسَامِحَنِی وَ تَرْحَمَنِی وَ تَجْعَلَنِی بِقِسْمِکَ رَاضِیاً قَانِعاً وَ فِی جَمِیعِ الْأَحْوَالِ مُتَوَاضِعاً

خدایا! بیامرز برایم همه گناهانی را که مرتکب شدم، و همه اشتباه‌هایی که به آن‌ها آلوده گشتم، خدایا! با یاد تو به سویت نزدیکی می‌جویم، و از ناخشنودی تو به درگاه خودت شفاعت می‌طلبم، و از تو خواستارم به جودت مرا به بارگاه قرب خویش نزدیک گردانی و سپاس خود را نصیب من کنی، و یادت را به من الهام نمایی، خدایا! از تو خواست می‌کنم، خواست بنده‌ای فروتن، خوار و افتاده، که با من مدارا نمایی و به من رحم کنی و به آنچه روزی ام نموده‌ای راضی و قانع بداری و در همه حالات در عرصه تواضعم بگذاری.

 

اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُکَ سُؤَالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ وَ أَنْزَلَ بِکَ عِنْدَ الشَّدَائِدِ حَاجَتَهُ وَ عَظُمَ فِیمَا عِنْدَکَ رَغْبَتُهُ اللَّهُمَّ عَظُمَ سُلْطَانُکَ وَ عَلاَ مَکَانُکَ وَ خَفِیَ مَکْرُکَ وَ ظَهَرَ أَمْرُکَ وَ غَلَبَ قَهْرُکَ وَ جَرَتْ قُدْرَتُکَ وَ لاَ یُمْکِنُ الْفِرَارُ مِنْ حُکُومَتِکَ

خدایا! از تو خواست می‌کنم خواست فردی که سخت تهیدست شده و بار نیازش را به زمان گرفتاری‌ها به آستان تو فرود آورده و میلش به آنچه نزد توست فزونی یافته، خدایا! فرمانروایی ات بس بزرگ و مقامت والا و تدبیرت نهان، و فرمانت آشکار، و قهرت چیره، و قدرتت نافذ، و گریز از حکومتت ممکن نیست.

 

اللَّهُمَّ لاَ أَجِدُ لِذُنُوبِی غَافِراً وَ لاَ لِقَبَائِحِی سَاتِراً وَ لاَ لِشَیْ ءٍ مِنْ عَمَلِیَ الْقَبِیحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیْرَکَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَکَ وَ بِحَمْدِکَ ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلِی وَ سَکَنْتُ إِلَى قَدِیمِ ذِکْرِکَ لِی وَ مَنِّکَ عَلَیَ اللَّهُمَّ مَوْلاَیَ کَمْ مِنْ قَبِیحٍ سَتَرْتَهُ وَ کَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ (أَمَلْتَهُ) وَ کَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَیْتَهُ وَ کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَهُ وَ کَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِیلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ

خدایا! آمرزنده‌ای برای گناهانم و پرده پوشی برای زشتکاریهایم و تبدیل کننده‌ای برای کار زشتم به زیبایی، جز تو نمی‌یابم، معبودی جز تو نیست، پاک و منزّهی و به ستایشت برخاسته ام، به خود ستم کردم و از روی نادانی جرأت نمودم و به یاد دیرینه ات از من و بخششت بر من به اسایش نشستم، خدایا!‌ای سرور من چه زیاد زشتی مرا پوشاندی و چه زیاد بلا‌های سنگین و بزرگی که از من برگرداندی و چه زیاد لغزشی که مرا از آن نگهداشتی و چه زیاد ناپسند که از من دور کردی و چه زیاد ستایش نیکویی که با لیاقت آن نبودم و تو در بین مردم پخش کردی.

 

اللَّهُمَّ عَظُمَ بَلاَئِی وَ أَفْرَطَ بِی سُوءُ حَالِی وَ قَصُرَتْ (قَصَّرَتْ) بِی أَعْمَالِی وَ قَعَدَتْ بِی أَغْلاَلِی وَ حَبَسَنِی عَنْ نَفْعِی بُعْدُ أَمَلِی (آمَالِی) وَ خَدَعَتْنِی الدُّنْیَا بِغُرُورِهَا وَ نَفْسِی بِجِنَایَتِهَا (بِخِیَانَتِهَا) وَ مِطَالِی یَا سَیِّدِی فَأَسْأَلُکَ بِعِزَّتِکَ أَنْ لاَ یَحْجُبَ عَنْکَ دُعَائِی سُوءُ عَمَلِی وَ فِعَالِی وَ لاَ تَفْضَحْنِی بِخَفِیِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَیْهِ مِنْ سِرِّی وَ لاَ تُعَاجِلْنِی بِالْعُقُوبَهِ عَلَى مَا عَمِلْتُهُ فِی خَلَوَاتِی مِنْ سُوءِ فِعْلِی وَ إِسَاءَتِی وَ دَوَامِ تَفْرِیطِی وَ جَهَالَتِی وَ کَثْرَهِ شَهَوَاتِی وَ غَفْلَتِی

خدایا! بلایم بزرگ شده و زشتی حالم از حدّ قبل و کردارم خوارم ساخته و زنجیر‌های گناه مرا زمین گیر نموده و دوری آرزوهایم مرا زندانی ساخته و دنیا با غرورش و نفسم با جنایتش و امروز و فردا کردنم در توبه مرا فریفته،‌ای سرورم از تو خواست می‌کنم به عزّتت که مانع نشود از اجابت دعایم به درگاهت، بدی عمل و زشتی کردارم و مرا با آنچه از اسرار نهانم می‌دانی رسوا مسازی و در کیفر آنچه در خلوتهایم انجام دادم، از زشتی کردار و بدی حرکت و تداوم تقصیر و نادانی و تعداد بسیاری شهواتم و غفلتم، شتاب نکنی.

 

وَ کُنِ اللَّهُمَّ بِعِزَّتِکَ لِی فِی کُلِّ الْأَحْوَالِ (فِی الْأَحْوَالِ کُلِّهَا) رَءُوفاً وَ عَلَیَّ فِی جَمِیعِ الْأُمُورِ عَطُوفاً، إِلَهِی وَ رَبِّی مَنْ لِی غَیْرُکَ أَسْأَلُهُ کَشْفَ ضُرِّی وَ النَّظَرَ فِی أَمْرِی

خدایا! با من در همه احوال مهرورز و بر من در هر کارم به دیده لطف بنگر.

خدایا، پروردگارا، جز تو که را دارم تا رفع شدن ناراحتی و نظر لطف در کارم را از او خواست کنم.

 

إِلَهِی وَ مَوْلاَیَ أَجْرَیْتَ عَلَیَّ حُکْماً اتَّبَعْتُ فِیهِ هَوَى نَفْسِی وَ لَمْ أَحْتَرِسْ فِیهِ مِنْ تَزْیِینِ عَدُوِّی فَغَرَّنِی بِمَا أَهْوَى وَ أَسْعَدَهُ عَلَى ذَلِکَ الْقَضَاءُ فَتَجَاوَزْتُ بِمَا جَرَى عَلَیَّ مِنْ ذَلِکَ بَعْضَ (مِنْ نَقْضِ) حُدُودِکَ وَ خَالَفْتُ بَعْضَ أَوَامِرِکَ فَلَکَ الْحَمْدُ (الْحُجَّهُ) عَلَیَّ فِی جَمِیعِ ذَلِکَ

خدای من و سرور من، حکمی را بر من جاری ساختی که هوای نفسم را در آن پیروی کردم و از فریبکاری آرایش دشمنم نهراسیدم، بعد مرا به خواهش دل فریفت و بر این کار اختیار و اراده ام یاریش نمود، بعد بدینسان و بر پایه قبل هایم از حدودت گذشتم، و با برخی از دستوراتت مخالفت نمودم، بعد حجت تنها از ان تواست در همه اینها.

 

وَ لاَ حُجَّهَ لِی فِیمَا جَرَى عَلَیَّ فِیهِ قَضَاؤُکَ وَ أَلْزَمَنِی حُکْمُکَ وَ بَلاَؤُکَ وَ قَدْ أَتَیْتُکَ یَا إِلَهِی بَعْدَ تَقْصِیرِی وَ إِسْرَافِی عَلَى نَفْسِی مُعْتَذِراً نَادِماً مُنْکَسِراً مُسْتَقِیلاً مُسْتَغْفِراً مُنِیباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً لاَ أَجِدُ مَفَرّاً مِمَّا کَانَ مِنِّی وَ لاَ مَفْزَعاً أَتَوَجَّهُ إِلَیْهِ فِی أَمْرِی غَیْرَ قَبُولِکَ عُذْرِی وَ إِدْخَالِکَ إِیَّایَ فِی سَعَهِ (سَعَهٍ مِنْ) رَحْمَتِکَ اللَّهُمَّ (إِلَهِی) فَاقْبَلْ عُذْرِی وَ ارْحَمْ شِدَّهَ ضُرِّی وَ فُکَّنِی مِنْ شَدِّ وَثَاقِی

و مرا هیچ حقی نیست در آنچه بر من از سوی قضایت جاری شده و فرمان و آزمایشت ملزمم نموده،‌ای خدای من اینک بعد از کوتاهی در عبادت و زیاده روی در خواهش‌های نفس، عذرخواه، پشیمان، شکسته دل، جویای گذشت، طالب آمرزش، برگشت کنان با حالت اقرار و اذعان و اعتراف به گناه، بی آنکه گریزگاهی از آنچه از من سرزده بیابم و نه پناهگاهی که به آن رو آورم اشکار کنم، جز این که پذیرای عذرم باشی، و مرا در رحمت فراگیرت بگنجانی، خدایا! بعد عذرم را بپذیر، و به بدحالی ام رحم کن و رهایم ساز از بند محکم گناه.

 

یَا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنِی وَ رِقَّهَ جِلْدِی وَ دِقَّهَ عَظْمِی یَا مَنْ بَدَأَ خَلْقِی وَ ذِکْرِی وَ تَرْبِیَتِی وَ بِرِّی وَ تَغْذِیَتِی هَبْنِی لاِبْتِدَاءِ کَرَمِکَ وَ سَالِفِ بِرِّکَ بِی یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ رَبِّی أَ تُرَاکَ مُعَذِّبِی بِنَارِکَ بَعْدَ تَوْحِیدِکَ وَ بَعْدَ مَا انْطَوَى عَلَیْهِ قَلْبِی مِنْ مَعْرِفَتِکَ وَ لَهِجَ بِهِ لِسَانِی مِنْ ذِکْرِکَ وَ اعْتَقَدَهُ ضَمِیرِی مِنْ حُبِّکَ وَ بَعْدَ صِدْقِ اعْتِرَافِی وَ دُعَائِی خَاضِعاً لِرُبُوبِیَّتِکَ

پروردگارا! بر ناتوانی جسمم و نازکی پوستم و نرمی استخوانم رحم کن.‌ای که آغازگر آفرینش و یاد و پرورش و نیکی بر من و تغذیه ام بوده ای، اکنون مرا ببخش به همان کَرم نخستت، و پیشینه احسانت بر من،‌ای خدای من و سرور و پروردگارم، آیا مرا به آتش دوزخ عذاب نمایی، بعد از اقرار به یگانگی ات و بعد از آنکه دلم از نور شناخت تو روشنی گرفت و زبانم در پرتو آن به ذکرت گویا گشت و بعد از آنکه درونم از عشقت لبریز شد و بعد از صداقت در اعتراف و خواست خاضعانه ام در برابر پروردگاری ات.

 

هَیْهَاتَ أَنْتَ أَکْرَمُ مِنْ أَنْ تُضَیِّعَ مَنْ رَبَّیْتَهُ أَوْ تُبْعِدَ (تُبَعِّدَ) مَنْ أَدْنَیْتَهُ أَوْ تُشَرِّدَ مَنْ آوَیْتَهُ أَوْ تُسَلِّمَ إِلَى الْبَلاَءِ مَنْ کَفَیْتَهُ وَ رَحِمْتَهُ وَ لَیْتَ شِعْرِی یَا سَیِّدِی وَ إِلَهِی وَ مَوْلاَیَ أَ تُسَلِّطُ النَّارَ عَلَى وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِکَ سَاجِدَهً وَ عَلَى أَلْسُنٍ نَطَقَتْ بِتَوْحِیدِکَ صَادِقَهً وَ بِشُکْرِکَ مَادِحَهً وَ عَلَى قُلُوبٍ اعْتَرَفَتْ بِإِلَهِیَّتِکَ مُحَقِّقَهً

باور نمی‌کنم چه آن زیاد دور از انتظار است و تو بزرگوارتر از آن هستی که پرورده ات را تباه کنی، یا آن را که به خود نزدیک نموده‌ای دور نمایی، یا آن را که پناه دادی از خود برانی، یا آن را که خود کفایت نموده‌ای و به او رحم کردی به موج بلا واگذاری!‌ای کاش می‌دانستم‌ای سرورم و معبودم و مولایم، آیا آتش را بر صورت‌هایی که برای عظمتت سجده کنان بر زمین نهاده شده مسلّط می‌کنی و نیز بر زبان‌هایی که صادقانه به توحیدت و به سپاست مدح کنان گویا شده و هم بر دل‌هایی که بر پایه تحقیق به خداوندیت اعتراف کرده

 

وَ عَلَى ضَمَائِرَ حَوَتْ مِنَ الْعِلْمِ بِکَ حَتَّى صَارَتْ خَاشِعَهً وَ عَلَى جَوَارِحَ سَعَتْ إِلَى أَوْطَانِ تَعَبُّدِکَ طَائِعَهً وَ أَشَارَتْ بِاسْتِغْفَارِکَ مُذْعِنَهً مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِکَ وَ لاَ أُخْبِرْنَا بِفَضْلِکَ عَنْکَ یَا کَرِیمُ یَا رَبِ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفِی عَنْ قَلِیلٍ مِنْ بَلاَءِ الدُّنْیَا وَ عُقُوبَاتِهَا وَ مَا یَجْرِی فِیهَا مِنَ الْمَکَارِهِ عَلَى أَهْلِهَا عَلَى أَنَّ ذَلِکَ بَلاَءٌ وَ مَکْرُوهٌ، قَلِیلٌ مَکْثُهُ، یَسِیرٌ بَقَاؤُهُ، قَصِیرٌ مُدَّتُهُ

و بر نهاد‌هایی که معرفت به تو آن‌ها را فرا گرفته تا آنجا که در پیشگاهت خاضع شده و به اعضایی که مشتاقانه به سوی پرستشگاههایت شتافته اند و اقرارکنان جویای آمرزش تو بوده اند، شگفتا این همه را به آتش بسوزانی! هیچ زمان این چنین گمانی به تو نیست و از فضل تو این چنین خبری داده نشده،‌ای بزرگوار،‌ای پروردگار و تو از ناتوانی ام در برابر اندکی از غم و اندوه دنیا و کیفر‌های آن و آنچه که از ناگواری‌ها بر اهلش می‌گذرد آگاهی، با آنکه این غم و اندوه و ناگواری درنگش کم، بقایش اندک و مدّتش مختصر است.

 

فَکَیْفَ احْتِمَالِی لِبَلاَءِ الْآخِرَهِ وَ جَلِیلِ (حُلُولِ) وُقُوعِ الْمَکَارِهِ فِیهَا وَ هُوَ بَلاَءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَ یَدُومُ مَقَامُهُ وَ لاَ یُخَفَّفُ عَنْ أَهْلِهِ لِأَنَّهُ لاَ یَکُونُ إِلاَّ عَنْ غَضَبِکَ وَ انْتِقَامِکَ وَ سَخَطِکَ وَ هَذَا مَا لاَ تَقُومُ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ یَا سَیِّدِی فَکَیْفَ لِی (بِی) وَ أَنَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الذَّلِیلُ الْحَقِیرُ الْمِسْکِینُ الْمُسْتَکِینُ

بعد چطور خواهد می بود تابم در برابر بلای آخرت، و فرود آمدن ناگواری‌ها در آن جهان بر جسم و جانم؟! و حال آنکه زمانش طویل و جایگاهش ابدی است و تخفیفی برای اهل آن بلا نخواهد می بود، چرا که مایه آن بلا جز از خشم و انتقام و ناخشنودی تو نیست و این چیزی است که تاب نیاورند در برابرش آسمان‌ها و زمین،‌ای سرور من تا چه رسد به من؟! و حال آنکه من بنده ناتوان، خوار و کوچک، زمین گیر و درمانده توأم.

 

یَا إِلَهِی وَ رَبِّی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ لِأَیِّ الْأُمُورِ إِلَیْکَ أَشْکُو وَ لِمَا مِنْهَا أَضِجُّ وَ أَبْکِی لِأَلِیمِ الْعَذَابِ وَ شِدَّتِهِ أَمْ لِطُولِ الْبَلاَءِ وَ مُدَّتِهِ فَلَئِنْ صَیَّرْتَنِی لِلْعُقُوبَاتِ مَعَ أَعْدَائِکَ وَ جَمَعْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَ أَهْلِ بَلاَئِکَ وَ فَرَّقْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَ أَحِبَّائِکَ وَ أَوْلِیَائِکَ فَهَبْنِی یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ وَ هَبْنِی (یَا إِلَهِی) صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى کَرَامَتِکَ أَمْ کَیْفَ أَسْکُنُ فِی النَّارِ وَ رَجَائِی عَفْوُکَ‌

ای خدای من و پروردگار و سرور و مولایم، برای کدامیک از دردهایم به حضرتت شکوه کنم؟ و برای کدامین گرفتاریم به درگاهت بنالم و اشک بریزم؟ آیا برای دردناکی عذاب و سختی اش؟ یا برای طویل شدن بلا و زمانش؟ بعد اگر مرا در عقوبت و مجازات با دشمنانت قرار دهی، و بین من و اهل عذابت جمع کنی، و بین من و عاشقان و دوستانت جدایی اندازی،‌ای خدا و آقا و مولا و پروردگارم، بر فکر که بر عذابت شکیبائی ورزم، ولی بر فراقت چطور صبر کنم؟! و گیرم‌ای خدای من بر سوزندگی آتشت صبر کنم، اما چطور چشم پوشی از کرمت را تاب آورم؟! یا چطور در آتش، سکونت گزینم و حال آنکه امید من گذشت و عفو تواست؟!

 

فَبِعِزَّتِکَ یَا سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ أُقْسِمُ صَادِقاً لَئِنْ تَرَکْتَنِی نَاطِقاً لَأَضِجَّنَّ إِلَیْکَ بَیْنَ أَهْلِهَا ضَجِیجَ الْآمِلِینَ (الْآلِمِینَ) وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَیْکَ صُرَاخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بُکَاءَ الْفَاقِدِینَ وَ لَأُنَادِیَنَّکَ أَیْنَ کُنْتَ یَا وَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ یَا غَایَهَ آمَالِ الْعَارِفِینَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ یَا حَبِیبَ قُلُوبِ الصَّادِقِینَ وَ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ

بعد به عزّتت‌ای آقا و مولایم سوگند صادقانه می‌خورم، اگر مرا در سخن گفتن آزاد بگذاری در بین اهل دوزخ به پیشگاهت سخت ناله سر دهم همانند ناله آرزومندان و به درگاهت بانگ بردارم همچون بانگ آنان که خواهان دادرسی می باشند و هر آینه به آستانت گریه کنم چونان که مبتلا به فقدان عزیزی می‌باشند و صدایت می‌زنم: کجایی‌ای سرپرست مؤمنان،‌ای نهایت آرزوی عارفان،‌ای فریادرس خواهندگان فریادرس،‌ای محبوب دل‌های راستان و‌ای معبود جهانیان.

 

أَ فَتُرَاکَ سُبْحَانَکَ یَا إِلَهِی وَ بِحَمْدِکَ تَسْمَعُ فِیهَا صَوْتَ عَبْدٍ مُسْلِمٍ سُجِنَ (یُسْجَنُ) فِیهَا بِمُخَالَفَتِهِ وَ ذَاقَ طَعْمَ عَذَابِهَا بِمَعْصِیَتِهِ وَ حُبِسَ بَیْنَ أَطْبَاقِهَا بِجُرْمِهِ وَ جَرِیرَتِهِ وَ هُوَ یَضِجُّ إِلَیْکَ ضَجِیجَ مُؤَمِّلٍ لِرَحْمَتِکَ وَ یُنَادِیکَ بِلِسَانِ أَهْلِ تَوْحِیدِکَ وَ یَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِرُبُوبِیَّتِکَ یَا مَوْلاَیَ فَکَیْفَ یَبْقَى فِی الْعَذَابِ وَ هُوَ یَرْجُو مَا سَلَفَ مِنْ حِلْمِکَ أَمْ کَیْفَ تُؤْلِمُهُ النَّارُ وَ هُوَ یَأْمُلُ فَضْلَکَ وَ رَحْمَتَکَ

آیا این این چنین است،‌ای خدای منزّه، و ستوده که در دوزخ بشنوی صدای بنده مسلمانی که برای مخالفتش با دستورات تو زندانی شده و مزه عذابش را برای نافرمانی چشیده و بین درکات دوزخ به علّت جرم و جنایتش محبوس شده، و حال آنکه در درگاهت سخت ناله می‌زند، همچون ناله آن که آرزومند رحمت توست، و با زبان اهل توحیدت تو را می‌خواند، و به ربوبیتت به پیشگاهت توسّل می‌جوید،‌ای مولای من، چطور در عذاب بماند و حال آنکه امید به بردباری قبل ات دارد یا آتش چطور او را به درد آورد درحالی که بخشش و رحمت تو را آرزو دارد؟!

 

أَمْ کَیْفَ یُحْرِقُهُ لَهِیبُهَا وَ أَنْتَ تَسْمَعُ صَوْتَهُ وَ تَرَى مَکَانَهُ أَمْ کَیْفَ یَشْتَمِلُ عَلَیْهِ زَفِیرُهَا وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفَهُ أَمْ کَیْفَ یَتَقَلْقَلُ بَیْنَ أَطْبَاقِهَا وَ أَنْتَ تَعْلَمُ صِدْقَهُ أَمْ کَیْفَ تَزْجُرُهُ زَبَانِیَتُهَا وَ هُوَ یُنَادِیکَ یَا رَبَّهْ أَمْ کَیْفَ یَرْجُو فَضْلَکَ فِی عِتْقِهِ مِنْهَا فَتَتْرُکُهُ (فَتَتْرُکَهُ) فِیهَا هَیْهَاتَ مَا ذَلِکَ الظَّنُّ بِکَ وَ لاَ الْمَعْرُوفُ مِنْ فَضْلِکَ وَ لاَ مُشْبِهٌ لِمَا عَامَلْتَ بِهِ الْمُوَحِّدِینَ مِنْ بِرِّکَ وَ إِحْسَانِکَ

یا چطور شعله آتش او را بسوزاند درحالی که فریادش را می‌شنوی و جایش را می‌بینی؟! یا چطور آتش او را دربر بگیرد و حال آنکه از ناتوانی اش خبر داری؟! یا چطور در طبقات دوزخ به این سو و آن سو کشانده شود درحالی که راستگویی اش را می‌دانی؟! یا چطور فرشته‌های عذاب او را با خشم برانند و حال آنکه تو را به پروردگاریت می‌خواند؟! یا چطور امکان پذیر بخششت را در آزادی از دوزخ امید داشته باشد و تو او را در آنجا به همان حال واگذاری؟! همه این امور از بنده نوازی تو بس دور است، هیچ زمان گمان ما به تو این نیست و نه از فضل تو این چنین گویند و نه به آنچه که از خوبی و احسانت با اهل توحید حرکت کرده‌ای شباهتی دارد.

 

فَبِالْیَقِینِ أَقْطَعُ لَوْ لاَ مَا حَکَمْتَ بِهِ مِنْ تَعْذِیبِ جَاحِدِیکَ وَ قَضَیْتَ بِهِ مِنْ إِخْلاَدِ مُعَانِدِیکَ لَجَعَلْتَ النَّارَ کُلَّهَا بَرْداً وَ سَلاَماً وَ مَا کَانَ (کَانَتْ) لِأَحَدٍ فِیهَا مَقَرّاً وَ لاَ مُقَاماً (مَقَاماً) لَکِنَّکَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُکَ أَقْسَمْتَ أَنْ تَمْلَأَهَا مِنَ الْکَافِرِینَ مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ وَ أَنْ تُخَلِّدَ فِیهَا الْمُعَانِدِینَ وَ أَنْتَ جَلَّ ثَنَاؤُکَ قُلْتَ مُبْتَدِئاً وَ تَطَوَّلْتَ بِالْإِنْعَامِ مُتَکَرِّماً اَفَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ

بعد به یقین می‌دانم که اگر فرمانت در به عذاب کشیدن منکران نبوده است و حُکمت به همیشگی بودن دشمنانت در آتش صادر نمی‌شد، هر آینه سرتاسر دوزخ را سرد و سلامت می‌کردی و برای احدی در آنجا قرار و جایگاهی نبوده است، امّا تو که مقدّس است نامهایت سوگند یاد کردی که دوزخ را از همه کافران چه پری و چه آدمی پر سازی و ستیزه جویان را در آنجا همیشگی و جاودانه بداری و هم تو ـ. که ثنایت برجسته و والا است ـ. به این حرف های ابتدا کردی و با نعمتهایت کریمانه تفضّل فرمودی که «آیا مؤمن همانند فاسق است؟ نه، مساوی نیستند»

 

اِلهى وَ سَیِّدى فَاَسْئَلُکَ بِالْقُدْرَهِ الَّتى قَدَّرْتَها وَ بِالْقَضِیَّهِ الَّتى حَتَمْتَها وَ حَکَمْتَها وَ غَلَبْتَ مَنْ عَلَیْهِ اَجْرَیْتَها اَنْ تَهَبَ لى فى هذِهِ اللَّیْلَهِ وَ فى هذِهِ السّاعَهِ کُلَّ جُرْمٍ اَجْرَمْتُهُ وَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ قَبِیحٍ أَسْرَرْتُهُ وَ کُلَّ جَهْلٍ عَمِلْتُهُ کَتَمْتُهُ اَوْ أَعْلَنْتُهُ أَخْفَیْتُهُ اَوْ اَظْهَرْتُهُ وَ کُلَّ سَیِّئَهٍ أَمَرْتَ بِاِثْباتِهَا الْکِرامَ الْکاتِبینَ

اى خدا و سرور من، از تو خواستارم به قدرتى که مقدّر نمودى و به فرمانى که حتمیتش دادى و بر همه استوارش نمودى و بر کسیکه بر او اجرایش کردى چیره ساختى که در این شب و در این ساعت بر من ببخشى هر جرمی که مرتکب شدم و هر گناهى که به آن آلوده گشتم و هر کار زشتى را که نهان ساختم و هر نادانى که آن را بکار گرفتم خواه نهان کردم یا آشکار، نهان ساختم یا عیان و هر کار زشتى که دستور ثبت آن را به نویسندگان بزرگوار دادى

 

الَّذینَ وَکَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ ما یَکُونُ مِنّى وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَىَّ مَعَ جَوارِحى وَ کُنْتَ اَنْتَ الرَّقیبَ عَلَىَّ مِنْ وَراَّئِهِمْ وَالشّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنْهُمْ وَ بِرَحْمَتِکَ اَخْفَیْتَهُ وَ بِفَضْلِکَ سَتَرْتَهُ وَ اَنْ تُوَفِّرَ حَظّى مِنْ کُلِّ خَیْرٍ اَنْزَلْتَهُ اَوْ اِحْسانٍ فَضَّلْتَهُ اَوْ بِرٍّ نَشَرْتَهُ اَوْ رِزْقٍ بَسَطْتَهُ اَوْ ذَنْبٍ تَغْفِرُهُ اَوْ خَطَاءٍ تَسْتُرُهُ یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ

آنان که بر ضبط آنچه از من سر زند گماشتى و آنان را نیز گواهانى بر من قرار دادى علاوه بر اعضایم و خود فراتر از آن‌ها مواظب من بودى و ناظر بر آنچه که از آنان نهان ماند و به یقین با رحمتت نهان ساختى و با فضلت پوشاندى و این که از تو میخواهم از هرچیزیکه نازل کردى یا احسانى که تفضّل نمودى یا برّ و نیکى که گستردی یا رزقى که پراکندى یا گناهى که بیامرزى یا خطایى که بپوشانى، پرورگارا، پروردگارا، پروردگارا!

 

یا اِلهى وَ سَیِّدى وَ مَوْلاىَ وَ مالِکَ رِقّى یا مَنْ بِیَدِهِ ناصِیَتى یا عَلیماً بِضُرّى وَ مَسْکَنَتى یا خَبیراً بِفَقْرى وَ فاقَتى یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ اَسْئَلُکَ بِحَقِّکَ وَ قُدْسِکَ وَ اَعْظَمِ صِفاتِکَ وَ اَسْماَّئِکَ اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتى مِنَ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ بِذِکْرِکَ مَعْمُورَهً وَ بِخِدْمَتِکَ مَوْصُولَهً

اى خداى من اى سرور من، اى مولاى من و اختیار دارم، اى کسیکه مهارم به دست اوست، اى آگاه از پریشانى و ناتوانی ام اى داناى تهیدستى و ناداری ام، پروردگارا! پروردگارا! پروردگارا! از تو خواست میکنم به حقّت و قدست و بزرگ‌ترین صفات و نام هایت که همه اوقاتم را از شب و روز به یادت آباد کنى و به خدمت گزاری ات مدام بدارى

 

وَ اَعْمالى عِنْدَکَ مَقْبُولَهً حَتّى تَکُونَ اَعْمالى وَ اَوْرادى کُلُّها وِرْداً واحِداً وَ حالى فى خِدْمَتِکَ سَرْمَداً یا سَیِّدى یا مَنْ عَلَیْهِ مُعَوَّلى یا مَنْ اِلَیْهِ شَکَوْتُ اَحْوالى یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ قَوِّ عَلى خِدْمَتِکَ جَوارِحى وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزیمَهِ جَوانِحى وَ هَبْ لِىَ الْجِدَّ فى خَشْیَتِکَ وَالدَّوامَ فِى الاِْتِّصالِ بِخِدْمَتِکَ حَتّى اَسْرَحَ اِلَیْکَ فى مَیادینِ السّابِقینَ

و اعمالم را در پیشگاهت قبول فرمایى تا آنکه اعمالم و اورادم مدام هماهنگ و همسو باشد و حالم در خدمت تو پاینده گردد، اى سرور من، اى آن که بر او تکیه دارم، اى آن که شِکوِه حالم را تنها به سوى او برم، اى پروردگارم، اى پروردگارم، اى پروردگارم! اعضایم را در راه خدمتت نیرو قسمت و دلم را بر عزم و همّت محکم کن، و تلاش در راستاى پروایت و دوام در پیوستن به خدمتت را به من ارزانى دار تا به سویت برانم در میدان‌های پیشتازان

 

وَ أُسْرِعَ اِلَیْکَ فِى الْبارِزینَ وَ أَشْتاقَ اِلى قُرْبِکَ فِى الْمُشْتاقینَ وَ أَدْنُوَ مِنْکَ دُنُوَّ الْمُخْلِصینَ وَ اَخافَکَ مَخافَهَ الْمُوقِنینَ وَ اَجْتَمِعَ فى جِوارِکَ مَعَ الْمُؤْمِنینَ اَللّهُمَّ وَ مَنْ اَرادَنى بِسُوَّءٍ فَاَرِدْهُ وَ مَنْ کادَنى فَکِدْهُ وَاجْعَلْنى مِنْ اَحْسَنِ عَبیدِکَ نَصیباً عِنْدَکَ وَ اَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَهً مِنْکَ وَ اَخَصِّهِمْ زُلْفَهً لَدَیْکَ فَاِنَّهُ لا یُنالُ ذلِکَ اِلاّ بِفَضْلِکَ وَ جُدْلى بِجُودِکَ وَاعْطِفْ عَلَىَّ بِمَجْدِکَ

و به سویت بشتابم در بین شتابندگان و به کوى قربت آیم در بین مشتاقان و همانند مخلصان به تو نزدیک شوم و، چون یقین آوردگان از جاه تو بهراسم و با اهل ایمان در جوارت گرد آیم.

خدایا! هرکس مرا به بدى تصمیم کند تو قصدش کن، و هرکس با من مکر ورزد تو با او مکر کن، و مرا از منفعت مندترین بندگانت نزد خود، و نزدیک‌ترین شان در منزلت به تو و مخصوص‌ترین شان در رتبه به پیشگاهت بگردان، چون این همه به دست نیاید جز به فضل تو، خدایا! با جودت به من جود کن و با بزرگواریت به من نظر کن.

 

وَاحْفَظْنى بِرَحْمَتِکَ وَاجْعَلْ لِسانى بِذِکْرِکَ لَهِجاً وَ قَلْبى بِحُبِّکَ مُتَیَّماً وَ مُنَّ عَلَىَّ بِحُسْنِ اِجابَتِکَ وَ اَقِلْنى عَثْرَتى وَاغْفِرْ زَلَّتى فَاِنَّکَ قَضَیْتَ عَلى عِبادِکَ بِعِبادَتِکَ وَ اَمَرْتَهُمْ بِدُعاَّئِکَ وَ ضَمِنْتَ لَهُمُ الإِجابَهَ فَاِلَیْکَ یا رَبِّ نَصَبْتُ وَجْهى وَ اِلَیْکَ یا رَبِّ مَدَدْتُ یَدى فَبِعِزَّتِکَ اسْتَجِبْ لى دُعاَّئى وَ بَلِّغْنى مُناىَ وَ لا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِکَ رَجاَّئى وَاکْفِنى شَرَّ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنْ اَعْدآئى.

و با رحمتت مرا نگاهدار و زبانم را به ذکرت گویا کن، و دلم را به محبتت شیفته و شیدا فرا و بر من منّت گذار با جواب نیکویت و لغزشم را نادیده انگار و گناهم را ببخش، چون تو بندگانت را به بندگى فرمان دادى و به دعا و خواست از خود امر کردى و اجابت دعا را براى آنان ضامن شدى، بعد‌ای پروردگار من تنها روى به سوى تو داشتم و دستم را تنها به جانب تو دراز کردم، بعد تو را به عزّتت سوگند میدهم که دعایم را اجابت کنی و مرا به آرزویم برسانى، و امیدم را از فضلت نومید نکنى، و شرّ دشمنانم را از پرى و آدمى از من کفایت کنى.

 

یا سَریعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا یَمْلِکُ اِلّا الدُّعاَّءَ فَاِنَّکَ فَعّالٌ لِما تَشاَّءُ یا مَنِ اسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفاَّءٌ وَ طاعَتُهُ غِنىً اِرْحَمْ مَنْ رَأسُ مالِهِ الرَّجاَّءُ وَ سِلاحُهُ الْبُکاَّءُ یا سابِغَ النِّعَمِ یا دافِعَ النِّقَمِ یا نُورَ الْمُسْتَوْحِشینَ فِى الْظُّلَمِ یَا عالِماً لا یُعَلَّمُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى مَا اَنْتَ أَهْلُهُ وَ صَلَّى اللّهُ عَلى رَسُولِهِ وَالْأَئِمَّهِ الْمَیامینَ مِنْ الِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً‌

ای خدایی که سریع از بنده ات راضی می‌شوی، بیامرز آن را که جز دعا چیزی ندارد، همانا تو هرچه بخواهی انجام می‌دهی،‌ای آن که نامش دوا و یادش شفا و طاعتش توانگری است، رحم کن به فردی که اندوخته اش امید و سازوبرگش اشک ریزان است،‌ای فروریزنده نعمت ها،‌ای دورکننده بلاها،‌ای روشنی قسمت وحشت زدگان در تاریکیها،‌ای دانای ناآموخته، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و با من چنان کن که تو را احتمالا، و درود و سلام زیاد خدا بر پیامبرش و بر امامان خجسته از خاندانش.

دسته یندی مطالب

کسب وکار

اخبار ورزشی

اخبار اقتصادی

فرهنگ وهنر

سلامتی

اخبار تکنولوژی

[ad_2]

منبع