هیچ زمان نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق/ شاعر عاشقانه های قشنگ درگذشت_دانشجو
[ad_1]
به گزارش دانشجو
، عباس سجادی سخنگوی ستاد پیگیری حالت حال استاد محمدعلی بهمنی دقایقی قبل خبر درگذشت این شاعر بزرگ را داد.
به حرف های او علی رغم این که در آخرین لحظات پزشکان تلاش کردند با احیای قلبی حالت حال استاد را به پایداری برسانند اما بعد از دوبار احیای قلبی این مهم میسر نشد و استاد محمدعلی بهمنی حوالی ساعت ۲۳ جمعه نهم شهریور ماه آسمانی شد.
محمد علی بهمنی زاده ۲۷ فروردین ۱۳۲۱، وی درخصوص تولد خود میگوید: «دو ماه به زمان تولّدم باقیمانده می بود که برادرم در دزفول بیمار میشود.
خانواده هم از این زمان منفعت گیری میکنند تا به عیادتش بروند. این است که در قطار بهدنیا آمدم و در شناسنامهام درج شد «متولد دزفول»، چون دایی من در ثبت احوال آن منطقه می بود، شناسنامهام را همان زمان میگیرد.
یقیناً زیاد آنجا نبودم، همان زمان ۱۰ روز یا یکماه را در آنجا سپری کردیم، در اصل تهرانی هستیم. پدرم برای ده ونک و مادرم برای اوین است.
در اصل ساکن خود بندرعباس بودیم. دوران کودکی را تهران، قسمت شمیرانات، شهر ری، کرج و… بهصورت پراکنده بودیم، چون پدرم شاغل در راهآهن می بود، مأموریتهای ایستگاهی داشتند.
از سال ۱۳۵۳ به بندرعباس رفتم.» او در نهم شهریور هزاروچهارصد و سه درگذشت.
او در چاپخانه با فریدون مشیری که آن روزها مسؤول صفحهٔ شعر و ادب هفتتار چنگ مجلهٔ روشنفکر می بود، آشنا شد و نخستین شعرش در سال ۱۳۳۰، وقتی که تنها ۹ سال داشت، در مجلهٔ روشنفکر به چاپ رسید. شعرهای وی از همان زمان تا بحال بهطور پراکنده در تعداد بسیاری از نشریات سرزمین و مجموعه شعرهای گوناگون انتشار کردن یافته است.
بهمنی از سال ۱۳۴۵ همکاری خود را با رادیو اغاز کرد و برنامهٔ صفحهٔ شعر را با همکاری شبکه استانی خلیج فارس اراعه داده است.
بهمنی در سال ۱۳۷۴ همکاری خود را با هفتهنامهٔ ندای هرمزگان اغاز میکند و صفحهای تحت گفتن تنفس در هوای شعر را هر هفته در پیشگاه مشتاقان خود قرار میدهد.
وی از سال ۱۳۵۳ ساکن بندرعباس شد، بعد از پیروزی انقلاب، به تهران آمد و مجدداً در سال ۱۳۶۳ به بندرعباس عزیمت کرد و اکنون نیز، ساکن همانجاست. بهمنی مسؤول چاپخانهٔ دنیای چاپ بندرعباس و مدیر انتشارات چیچیکا (در گویش بندرعباسی به معنی قصّه) در بندرعباس است.
عشق از جمله مضمون غزلهای اوست. تعداد بسیاری بر این نظراند که غزلهای او وامدار سبک و سیاق نیما یوشیج است. آنچنان که خود او میگوید: «جسمم غزل است امّا روحم همه نیمایی است در آینه تلفیق این چهره دیدنی است.»
نخستین شعر بهمنی در سال ۱۳۳۰، یعنی وقتی که او تنها ۹ سال داشت، به چاپ رسید.
او برگزیده اولین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در قسمت شعر کلاسیک می بود.
یکی از اشعار نقل استاد:
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیر من نه این که مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است
سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است
تا این غزل همانند غزل های من شود
چیزی همانند عطر وجود شما کم است
بعضی اوقات ترا کنار خود حس می کنم
اما چه مقدار دل خوشی خواب ها کم است
خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا تا این مدت آمدنت را بها کم است
زمان آیین تشییع این شاعر بزرگ معاصر در تهران و تدفین او در بندرعباس طی اطلاعیههای بعدی به خبر عموم خواهد رسید.
دسته یندی مطالب
[ad_2]
منبع