انتشار کردن «امثال و کنایات در سنجه آیات و روایات»_دانشجو
[ad_1]
به گزارش دانشجو
خبرگزاری موج
، فرهنگ عامه مجموعهای از باورها، دانستنیها، حکمتها، ضرب المثلها، کنایات و سخنان مشهور است که محتوا و زندگی مردم را مشخص می کند این باورها در نیازها نوع نگرش جهانبینی احساسات و عواطف اخلاق عادات ویژگیهای فرهنگی توانایی و آرمانهای زندگی ریشه دارد تعداد بسیاری از این باورها امکان پذیر با دانش و زندگی امروز درست یا نادرست باشد این کتاب اندکی از تعبیرات و سخنان مشهوری است که در زندگی عمومی ما بر زبانها جاری است و تلاش شده با برخی آیات و روایات تطبیق داده شود تا روایی و ناروایی بودن آنها از این منظر روشن شود محتوای این مجموعه شامل چهار دسته از مطالب است:
۱. همانند، ضرب المثل، کنایه یا سخنی مشهور که بر باوری فرهنگی یا تواناییای از زندگی دلالت دارد.
۲. آیات قرآن که مشابه با سخن مورد نظر میتوان در قبول یا رد باورهای فرهنگی و اجتماعی به آنها استناد کرد.
۳. احادیث و روایاتی که مرتبط با مبحث مورد نظر در متون روایی دیده خواهد شد و با نوشته تناسب دارند.
۴. شواهدی از متون ادبی به اختصاصی اشعار فارسی که آن باور را بازتاب داده یا علتگسترش و پایداری باورها و ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و عمومی مورد نظر شدهاند.
مجموعه شواهد گردآمده در این کتاب به زبانی ساده با برخی آیات قرآن که به طوری میتوان در این باره به آنها استناد کرد، سنجیده شده است. نیز به سخنان و روایات پیامبر و امامان بزرگوار شیعه در بازدید و تطبیق این مجموعه استناد گشته، اما ملاک در گفتن روایات، منبع های مهم و مشهور متداول است. امکان پذیر درمورد برخی از این احادیث و روایات، تشکیکها و تردیدهایی باشد، اما در این کتاب نه مجال واکاوی سلسله حدیثی آن بوده و نه در تخصص مؤلف آن.
این تاثییر در شش فصل تالیف شده است؛ در فصل اول که با گفتن «رویدادها و کردارها» به رشته تحریر درآمده، مباحثی از جمله «آب رفته به جوی برنمیگردد»، «پشیمانی سودی ندارد»، «خدا گز حکمت ببندد دری/ ز رحمت گشاید در فرد دیگر»، «نیکی و سوال؟، «به امان خدا»، «عمر فردی وفا نکردن»، «شتر دیدی ندیدی»، «جادو و جنبل کردن»، «چله گرفتن/ چله نشستن/ چله نشینی»، «اشهد خود یک فردی را خواندن»، «دعا نوشتن/دعا گرفتن»، «جای شکرش باقی است» تبیین شده است.
نویسنده در فصل دوم با گفتن «صفات، ویژگیها، روحیات و رفتارها» مباحث اعم از «شق القمر کردن»، «حلالیت طلبیدن/ حلال بودن»، «آبزیرکاه، «بوقلمون صفت»، «حسود هیچ زمان نیاسود!»، «از خدا نهان نیست از شما چه نهان!؟»، «از خر شیطان پایین آمدن»، «همانند قلب مؤمن»، «نه سیخ بسوزه نه کباب»، «تو حول و ولا افتادن»، «جان به عزرائیل ندادن»، «در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است»، «کافر همه را به کیش خود پندارد»، را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است.
«باورها و عقاید» گفتن سومین فصل از کتاب حاضر است که در این فصل عباراتی همانند «بسم الله گفتن»، «آب روشنایی است»، «آب نطلبیده مراد است»، «از تو حرکت از خدا برکت»، «یک در دنیا صد در آخرت»، «دل به دل راه دارد»، «دروغگو دشمن خداست»، «انسان جایزالخطاست»، «پیشانیاش بلند است»، «شکم گرسنه ایمان ندارد/آدم گرسنه ایمان ندارد»، «قدم فردی بد یا خوب بودن»، «تصدق (صدقه برای از بین بردن بلا)»، «آدم بد ذات/ بدجنس/ بد سرشت/ بد طینت/ جنسش خراب است»، سخن (کلام) مرد یکی است»، «عیسی به دین خود/عیسی به دین خود/موسی به دین خود»، «خواهی نشوی رسوا/همرنگ جماعت شو»، «خدا همه چیز را به یک بنده نمیدهد»، «آب تربت (تربت کربلا برای شفا)»، «جن از بسم الله میترسد»، «چشم زدن/چشم فردی شور بودن»، «مهمان حبیب خداست»، «حسابش با کرام الکاتبین است»، «شیطان تو (جلد) پوست فردی رفتن»، «دیدار به قیامت»، «دار دنیا»، «چهارقل»، «آه فردی گرفتن/گیرا بودن آه»، «نورباران شود/نور به قبرش ببارد»، «قضا و بلا»، «الله بختکی»، «شگون داشتن/نداشتن»، «حق به حقدار میرسد» بازدید شده است.
فصل بعدی به «اندرزها (پیشنهادها، رهنمودها و مصلحتها) تعلق یافته است که برخی از مباحث این فصل عبارت است از: «احتیاط شرط عقل است»، «آب رو از سرچشمه باید بست»، «کار امروز به فردا مفکن»، «کبوتر با کبوتر باز با باز کند/همجنس با همجنس پرواز»، «گناه فردی را پای فرد دیگر نمینویسند»، «گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی»، «هر آنکس که دندان دهد نان دهد»، «آرزو بر جوانان عیب نیست»، «زمان طلاست»، «شنیدن کی می بود همانند دیدن؟»، «به در میگویند که دیوار بشنود»، «خفته را خفته کی کند بیدار».
«بینی و بین الله»، «آیه یأس خواندن»، «خدا مرگم بدهد/خدا مرا بکشد»، «خدا جای حق نشسته»، «چشم هم چشمی»، «خدا بد ندهد»، «خدا خر را شناخت که به او شاخ نداد»، «دوری و دوستی»، «هر چه سنگه مال پای لنگه»، «گوش شیطان کر!»، «چشم شیطان کور!»، «و روزگار لعنتی» برخی از عناوین مباحث فصل ششم با گفتن «عادات، کردارها و تکیه کلام ها» است.
ششمین و آخرین فصل از کتاب حاضر با گفتن «تواناییهای حکیمانه» به مباحثی از جمله «آتش خشک و تر نمی شناسد»، «عجله کار شیطان است»، «جلوی زیان را هرجا بگیری منفعت است»، «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است»، «از ماست که بر ماست»، «هر کاری چاره دارد»، «جز مرگ دنیا دار مکافات است»، «عمر نوح میخواهد»، «از هر دست دادی از همان دست میگیری»، «صبر ایوب دارد»، «سخن حق تلخ است»، «دنیا وفا ندارد»، «خلایق هر چه لایق»، «عقل که نباشد جان در عذاب است»، «پسته بیمغز اگر لب وا کند رسوا شود»، «این نیز بگذرد» تعلق یافته است.
الله بختکی
این تعبیر به معنی نواندیشیده، بدون تصمیم و غرض اشکار و به امید بخت و اقبال، کاری کردن، نه از روی تعقل آینده نگری. باور به این که برخی افراد، بیعلت و بدون هر کوششی به نعمت یا پیروزی دست مییابند، در اصل به علت نشناختن علل و عوامل است، اما در زبان مردم با واژه یا ترکیبات یاد میشود که گویی از سر اتفاق و شانس و بیحساب این چنین موضوعی حادث شده است. در جنبه مخالفت با مفهوم این ضرب المثل میتوان از آیات زیر پشتیبانی گرفت:
«مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ مَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَهٍ فَمِن نَّفْسِکَ»؛ [آری] آنچه از نیکیها به تو میرسد، از طرف خداست و آنچه از بدی به تو میرسد، از سوی خود توست(نساء، آیه ۷۹).
«إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ»؛ خداوند سرنوشت هیچ قوم و [ملتی] را تحول نمیدهد، مگر آنکه مگر آنان آنچه را در خودشان است، تحول دهند(رعد، آیه ۱۱).
در رابطه در عرصه زیان و زیان نیز هیچ حادثهای بیجهت و علت روی نمیدهد چنانکه از این آیه دریافت میشود:
«إِنَّمَا النَّجْوَی مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ»؛ نجوا تنها از سوی شیطان است؛ میخواهد با آن، مومنان غمگین شوند، ولی نمیتواند هیچ ضرری به آنها رساند، جز به فرمان خدا(مجادله، آیه ۱۰).
قرآن کریم باز آنچه را به ما میرسد، نتیجه تلاش خودمان میداند، چنانکه میفرماید:
«لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَی»؛ و این که برای انسان، منفعتای جز تلاش و تلاش او نیست(نجم، آیه ۳۹).
گفتنی است که علاقهمندان برای تهیه این کتاب میتوانند به نشانی اینترنتی مؤسسه بوستان کتاب به آدرس www.bustaneketab.ir مراجعه کنند.
دسته یندی مطالب
[ad_2]
منبع